پختن آش و تولد ...
سلام پسر مامان همانطور که قبلا گفتم دایی محمد رفته سربازی برا همین مامانی همراه خاله زهرا تصمیم گرفتن براش آش پشت پا بپزند من هم از صبح زود رفتم کمکشون با اینکه خیلی خسته شدم اما خدارو شکر آش خوبی شد ایشاله دایی محمد صحیح و سالم به یزد برگرده. در ضمن تولد هانیه جون (دختر عمو علی) هم بود که از همین جا دوباره از طرف خودم و بابا حسین و شما تولدش را بهش تبریک میگم ایشاله تو زندگدیش موفق باشه و به آرزوهاش برسه عزیز مامان خیلی دوستت دارممممممممممم دایی جواد هنگام پختن آش تولد هانیه جون ...
نویسنده :
مامانی
9:17